این واژه نامه شامل پرجستجو ترین و پر استفاده ترین اصطلاحات معاملات فارکس و تعاریف بازار فارکس می باشد که برای موفق بودن در این حوزه ضروری است.

واژه نامه ابزاری عالی، برای اطمینان بخشی بیشتر به شما در هنگام معامله در فارکس است. در آن می‌توانید تعاریف مفاهیم اساسی تجارت را بیابید. همچنین، برای راحتی شما، ما یک سیستم هدایتی ایجاد کرده‌ایم که جستجو را با استفاده از فهرست الفبایی آسان‌تر می‌کند.

  • A
  • B
  • C
  • D
  • E
  • F
  • G
  • H
  • I
  • J
  • K
  • L
  • M
  • N
  • O
  • P
  • Q
  • R
  • S
  • T
  • U
  • V
  • W
  • X
  • Y
  • Z

A

Appreciation

افزایش ارزش یک ارز در مقابل ارز دیگری که نرخ شناور دارد.

Arbitrage

یک روش معامله گری که در آن دو معامله ی خلاف جهت، به طور همزمان در یک ابزار مالی، باز می شوند و ریسک قابل انتظاری دارند.

Ask

قیمت پیشنهادی به یک معامله گر برای خرید ارز.

Aussie

اصطلاح عامیانه برای دلار استرالیا

B

Bank of Canada

بانک مرکزی کانادا.

Bank of England

بانک مرکزی انگلستان

Bank of Japan

بانک مرکزی ژاپن

Balance

نتیجه نهایی تمام عملیات مالی انجام شده در حساب معاملاتی.

Balance of Trade (BoT)

اختلاف حجم بین کالا های صادراتی و وارداتی یک کشور، برای یک دوره ی مشخص.

Bar Chart

ابزاری برای تکنیکال است؛ نموداری که در آن قیمت ها با کمک میله ها یا خطوط نشان داده می شوند.

Base Currency

ارز پایه، همان ارزی می باشد که در اول هر جفت ارز قرار می گیرد.

Bear

معامله گری که استراتژی و دیدگاه نزولی نسبت به بازار دارد.

Bear Market

بازار خرسی یا نزولی، به بازاری گفته می شود که اکثر معامله گران آن دید نزولی نسبت به قیمت دارند.

Beige Book

مجموعه ای از گزارشات فدرال رزرو که شامل بررسی کارشناسی بر پویایی اقتصادی ایالات متحده است.

Benchmark interest rate

حداقل میزان بهره ای که سرمایه گذاران در هنگام خرید از یک سهم انتظار دارند.

Bid

قیمت پیشنهادی به یک معامله گر برای فروش ارز.

Bidder

خریدار

Big Figure

اصطلاح عامیانه برای زمانی که یک جفت ارز 100 پوینت حرکت می کند.

Borrowing

گرفتن وام با بهره از طریق ارز خارجی برای مدت زمانی مشخص در بازار مالی.

Break

کاهش سریع قیمت

Breakout

کاهش قیمت به زیر سطح حمایتی یا بالاتر از سطح مقاومت؛ شکست خط روند.

Broker

واسطه ای که سفارشات خرید و فروش معامله گران را به تامین کنندگان نقدینگی منتقل می کند.

Brokerage Company

یک کارگزاری، که ماموریتش کنار هم جمع کردن فروشندگان و خریداران ارزهای خارجی است.

Bull

معامله گری که استراتژی و دیدگاه صعودی نسبت به بازار دارد.

Bull Market

بازار گاوی یا صعودی، به بازاری گفته می شود که اکثر معامله گران آن دید صعودی نسبت به قیمت دارند.

Bundesbank

بانک مرکزی آلمان.

Buy

تراکنش خرید ارز.

C

Cable

اصطلاح عامیانه برای پوند انگلیس

Cancel

یک سفارش معاملاتی برای متوقف کردن حد ضرر و حد سود می باشد.

Cancel-Replace

نوعی سفارش توقف (کنسل) می باشد که پس از قرار دادن آن، سفارش قبلی شما لغو شده و بلافاصله سفارش جدید انجام می شود.

Candlestick chart

نوعی ابزار تحلیلی می باشد، که نمودار قیمت را به صورت کندل استیک های ژاپنی نمایش می دهد.

Capacity Utilization

نوعی شاخص اقتصادی می باشد که میزان ظرفیت تولید را نمایش می دهد.

Car Sales

شاخصی برای تعداد خودرو های فروخته شده، که نشان دهنده ی میزان تقاضای مصرف کنندگان می باشد.

Cash Flow

جریان نقدی سرمایه که به دلیل فعالیت های معاملاتی در یک بازه ی زمانی مشخص، ایجاد می شود.

Cash Market

بازاری که معاملات آن با قیمت های مشخص شده از طریق پرداخت نقدی انجام می شود.

Central Bank

موسسه مالی که سیاست های پولی کشور را تنظیم و نظارت می کند.

Change

اختلاف قیمت ابزار معاملاتی و قیمت روز گذشته ی آن در انتهای دوره.

Chain Store Sales

یک شاخص اقتصادی که نشان دهنده پویایی خرده فروشی است.

Channel

ناحیه ای در نمودار که قیمت بین مرز های آن محصور شده است.

Chart

نمودار قیمت که تغییرات قیمت را بر واحد زمان نشان میدهد.

Chartist

معامله گری که برای پیش بینی حرکات بازار از نمودار (چارت) ها و تحلیل تکنیکال استفاده می کند.

Clearing

فرآیند تسویه معاملات.

Close Order

پروسه بسته شدن سفارش.

Collateral

تضمین یا وثیقه وارز های معامله گران

Confirmation

به شرایطی در تحلیل تکنیکال گفته می شود که تریدر برای تایید استراتژی یا یک اندیکاتور، از استراتژی و اندیکاتور های دیگر استفاده می کند.

Correction

برگشت قیمت از یک سطح.

Convertible Currency

پول ملی که بدون نیاز به تأیید ویژه بانک مرکزی، آزادانه به ارز دیگری قابل مبادله (تبدیل) است.

Counter Currency

ارزی که در قسمت دوم یک جفت ارز قرار می گیرد.

Cross Rate

قیمت یک ارز بدون دخالت مستقیم دلار.

Currency Conversion

مبادله یک ارز با دیگری، در بازار مالی.

Currency Convertibility

امکان مبادله آزاد ارز به ارز دیگر است.

Currency Option

قرارداد آپشنی (اختیار معامله) که به معامله گر اجازه می دهد ارز را با یک قیمت توافقی و در یک بازه زمانی مقرر خریده یا بفروشد.

Currency Pair

دو ارز مشخص شده که یک قیمت را در بازار مالی ایجاد می کنند.

Currency Rate

نرخ یک ارز در مقابل ارز دیگر.

Currency Symbols

نمایش حروفی نمادها به منظور مشخص کردن ارز.

Currency Trading

عملیات معاملاتی برای خرید یا فروش یک ارز در مقابل ارز دیگر طبق قوانین تعیین شده.

Cycle

تکرار الگو های خاصی از قیمت در فواصل زمانی.

D

Day Order

سفارش خرید یا فروش معامله گر که تا پایان روز معاملاتی معتبر است و در صورت عدم اجرا در روز صدور، به طور خودکار لغو می شود.

Day Trader

معامله گری که در دوره یک روزه معامله می کند.

Day Trading

باز و بسته شدن یک معامله در طول یک روز معاملاتی.

Dealer

بازیگران بازار که اقدام به خرید و فروش ارز ها در حساب کاربری خود می کنند.

Dealing

معاملات ارزی غیر نقدی.

Dealing center

شرکتی که با ایجاد نرم افزار های پیشرفته برای باز کردن معاملات ارزی، امکان دسترسی به بازارهای مالی را برای مشتریان خود فراهم می کند.

Deposit

مبلغی که به منظور انجام عملیات های معاملاتی بیشتر به حساب معامله گر منتقل می شود.

Divergence

به وضعیتی در تحلیل تکنیکال گفته می شود که نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور با هم متفاوت هستند.

Direct Quote

مقدار ارز خارجی مورد نیاز برای خرید یک واحد پول ملی.

Downtick

حرکت نزولی قیمت ارز.

Downtrend

روند نزولی قیمت ارز در بازار.

Double Top

یک الگوی تحلیل تکنیکال است که طبق آن، قیمت دوبار تا یک سطح بالا آمده و پس از برخورد به آن بازگشته است.

Double Bottom

یک الگوی تحلیل تکنیکال می باشد که نشان دهنده ی، دو بار کاهش قیمت و برخورد آن با یک سطح خاص و برگشت از آن سطح می باشد. در اصطلاح به این الگو دو دره گفته می شود.

E

European Central Bank

بانک مرکزی اروپا، ECB.

Economic Indicator

یک شاخص تحلیل فاندامنتال می باشد که روند کلی اقتصاد را نمایش می دهد.

Efficient Market Theory

یک تئوری بازار سرمایه می باشد که بر روی تمامی عوامل آن تاثیر گذار است و بر روی تغییرات قیمت تاثیر می گذارد.

Elliot Wave Theory

تئوری امواج الیوت که بر اساس آن، حرکات قیمت طبق یکسری الگوهای موجی حرکت می کنند (5 موج صعودی و 3 موج نزولی).

Employment Situation

شاخص اقتصادی بازار کار.

EU

اتحادیه اروپا.

EURO

واحد پول اتحادیه اروپا.

European Central Bank (ECB)

بانک مرکزی اتحادیه اروپا.

Exchange rate

نرخ خرید و فروش یک ارز در برابر دیگری.

Existing and New Home Sales

شاخص کلان فروش املاک در بازار مسکن ثانویه.

F

Factory Orders

سفارشات تولید (سفارش کالاهای با دوام و غیر بادوام).

Federal Reserve Bank

بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا.

Fed, FRS (Federal Reserve System)

سیستم فدرال رزرو آمریکا.

Figure

اصطلاح عامیانه برای نشان داده ارزش اساسی نرخ ارز و یا 100 پوینت از حرکت قیمت.

Flag

یک الگوی تحلیل تکنیکال می باشد که بر اساس آن، قیمت به شدت افزایش می یابد و پس از آن برای مدتی در یک رینج حرکتی کوچک حرکت می کند و پس از خروج از این رینج، سریعا کاهش می یابد.

Flat

حرکت بدون روند قیمت.

Float Profit/Loss

مقدار سود یا زیان در معاملات باز شده فعلی که ثابت نیست و می تواند تغییر کند.

Floor Broker

کارگزاری که به طور مستقیم در تالار بورس فعالیت می کند.

Forecast

پیش بینی حرکت آینده قیمت، باتوجه به داده های گذشته ی قیمت و داده های حال حاظر شاخص های اقتصاد کلان.

Foreign Exchange

عملیات تبدیل ارز خارجی.

FOREX

بازار مالی که در آن خریداران و فروشندگان معاملات خرید یا فروش ارز را انجام می دهند.

Foreign Currency

واحد پول هر کشور خارجی است که می تواند به عنوان نقدینگی در کشور دیگر استفاده شود.

Forward Market

بازار ارز "فوروارد یا سلف" که معاملات آن با قیمت امروز انجام می گیرد اما خود معامله در آینده، یعنی زمان مشخص شده درون قرارداد، انجام می شود.

Free Margin

میزان سرمایه ی یک معامله گر، که درگیر معامله نمی باشد.

Fundamental Analysis

روشی برای پیش بینی تغییرات قیمت است که بر اساس تحلیل وضعیت اقتصادی فعلی ساخته شده است.

G

G7

توسعه یافته ترین کشور های جهان از جمله ایالات متحده آمریکا، ژاپن، بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایتالیا و کانادا، بطور دوره ای در اجلاس سران برای حل مسائل توسعه اقتصادی جهانی "گروه هفت" شرکت می کنند.

Gap

یک شکاف قیمتی در نمودار می باشد که به دلیل اختلاف قیمت بسته شدن دیروز و قیمت باز شدن امروز، ایجاد شده است.

Greenback

"گرین بک"، یک اصطلاح عامیانه برای دلار آمریکا.

Gross Domestic Product (GDP)

ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور، در یک دوره زمانی خاص.

Gross National Product (GNP)

تولید ناخالص داخلی، به علاوه ی سود سرمایه گذاری و کار در کشور های خارجی.

H

Hedging

استراتژی که برای کاهش ریسک های سرمایه گذاری در معاملات خرید و فروش، استفاده می شود.

Hedgeable

معامله ای که میتوان بر اساس تغییرات قیمت، بر روی آن عملیات هج انجام داد.

Hedge Funds

صندوق های سرمایه گذاری آمریکایی که بر اساس استراتژی هجینگ فعالیت می کنند.

High/Low

به ترتیب، بالاترین و پایین ترین قیمت ارز در طول یک روز معاملاتی.

Housing Starts and Permits

شاخص اقتصاد کلان که تعداد خانه های در دست ساخت و تعداد پروانه های ساخت را نشان می دهد.

I

IFO

شاخص خوشبینی تجارت، که توسط موسسه ی تحقیقات اقتصادی آلمان محاسبه می شود.

Import/Export Prices

داده های پویایی قیمت برای واردات و صادرات آمریکا.

Indicator Only

نرخ هایی که حاوی اطلاعات هستند و برای باز کردن معاملات ارزی استفاده نمی شوند.

Indirect Quote

هزینه ی هر واحد پول داخلی که در واحدهای ارز خارجی نشان داده شده است.

Indicator

داده های مربوط به وضعیت کلی اقتصاد یا بازارهای مالی.

Industrial Production

یک شاخص اقتصادی است. شاخصی که نشان دهنده تولید صنعتی است، و نشان دهنده کل مقدار تولید کارخانه های یک کشور می باشد.

Initial Margin

ارزش سپرده اولیه که به عنوان یک تضمین برای معاملات آینده استفاده می شود.

Interbank Rates

نرخ ارزی که توسط بانک های مرکزی برای یکدیگر تعیین می شود.

Interest

سود پولی است که به عنوان وام به دیگران پرداخت شده است.

Interest Rate

مبلغی است که توسط وام گیرنده، به وام دهنده پرداخت می شود. سود یا بهره به دلیل استفاده ی وام گیرنده از آن پول و نسبت به سرمایه وام دهنده پرداخت می شود. برای مثال، اگر یک وام دهنده (بانک) از مشتریان خود بخواهد به ازای هر 1000 دلار، سالی 90 دلار بپردازند، میزان بهره به عدد 9% خواهد رسید (90/1000 * 100%). نرخ بهره می تواند در نتیجه تورم یا تغییر سیاست های فدرال رزرو تغییر کند.

Intraday

معاملات ارز طی یک روز معاملاتی.

Instant Execution

تکنلوژی اجرای معاملات فوری زمانی که نرخ های زنده در حالت آنلاین در دسترس هستند.

Inflation

افزایش سطح عمومی قیمت ها.

Investor

دارندگان منابع مالی که اقدام به سرمایه گذاری و معامله در بازار ارز می کنند.

J

Jobless Claims

یک شاخص اقتصادی می باشد که، تعداد بیکاران ثبت شده را نمایش می دهد.

K

Kiwi

اصطلاح عامیانه برای دلار نیوزلند.

L

Last

میانگین آخرین قیمت بید و اسک (خرید و فروش)؛ قیمت آخرین معامله.

Leading Indicators

شاخص اندیکاتور های پیشرو اقتصاد کلان.

Leverage

نسبت پول یک معامله گر به میزان وامی که از طرف بروکر به وی داده شده تا معاملات خود را انجام دهد.

Limit order

سفارش از پیش تعیین شده ای می باشد که پس از رسیدن قیمت به آن، دستور خرید یا فروش به بازار ارسال می شود.

Liquidation

بستن یک معامله ی باز، توسط معامله گر.

Liquid Currency

ارزی که بدون محدودیت در بازار مالی جهانی قابل خرید و فروش است.

Liquidity

توانایی خرید و فروش ارز یا سهام، در کمترین زمان.

Long Position

به معنای خرید ارز و یا پوزیشن خرید می باشد.

Loss

کاهش در مبلغ سپرده به دلیل ضرر و زیان.

Lot

یک واحد حجمی موقعیت معاملاتی مرتبط با ابزار مالی ای است که خریداری یا فروخته شده است. به طور مثال، به هنگام باز کردن موقعیت خرید در جفت EURUSD با حجم 1 لات، معامله گر 100 000 یورو در برابر دلار به دست می آورد.

M

Maintenance Margin

حداقل سرمایه مورد نیاز معامله گر برای حفظ معاملات باز خود

Margin

یک سپرده تضمینی است که خسارت های احتمالی معاملات مارجینی (حاشیه ای) را پوشش می دهد، و به عنوان تعهد مورد استفاده قرار می گیرد.

Margin Call

پیامی از طرف کارگزار به معامله گر مبنی بر ضرورت افزایش سرمایه در حساب مارجین.

Margin Level

اندیکاتوری که وضعیت حساب معاملاتی یک معامله گر را نشان می دهد.

Margin trading

به معاملات ارزی گفته می شود که با تعهد مارجین پشتیبانی می شوند.

Market Maker

یک بانک یا شرکت بزرگ که با در اختیار داشتن منابع مالی عظیم، فعالیت های زیادی در بازار دارد و می تواند بر روی قیمت تاثیر گذار باشد.

Market Maker Spread

تفاوت بین قیمت خرید و فروش ارز می باشد که توسط یک مارکت میکر ایجاد شده است.

Market order

سفارشی که محدود به دوره زمانی یا قیمت نباشد و باید بلافاصله با بهترین قیمت فعلی انجام شود.

Market Place

بازار فیزیکی؛ مکانی برای انجام معاملات رو در رو.

Market Price

آخرین قیمت بازار که در آن معامله انجام شده است.

Market Users

یک بانک متوسط یا شرکت مالی که از نرخ های فعلی منتشر شده توسط مارکت میکر ها، برای فعالیت های ارزی استفاده می کند.

Minimum Equity

حداقل سرمایه ای که یک مشتری در حساب خود دارد.

Momentum

یک ویژگی بخصوص در تغییر قیمت است؛ سرعت تغییر در قیمت ارز.

N

Net Factory Orders

یک شاخص اقتصاد کلان می باشد که میزان افزایش سفارشات صنعتی را نشان می دهد.

Net Position

مقدار کل ارز، برای تمام معاملات باز یک معامله گر.

Nonfarm payrolls

تعداد کارمندان در لیست حقوق و دستمزد (به استثنای بخش کشاورزی).

O

Offer

قیمتی است که در آن از خریدار، درخواست خرید می شود.

Old Lady

اصطلاح عامیانه برای بانک انگلستان.

Open order

سفارش باز کردن یک معامله که پس از رسیدن قیمت به سطح دلخواه، انجام می شود.

Open Position

معامله ای که هنوز باز است و نتیجه ی آن مشخص نشده است.

Order

دستور خرید یا فروش یک معامله گر به کارگزاری، برای باز کردن یک سفارش در قیمت مشخص شده.

Oscillator

یک ابزار تحلیل تکنیکال می باشد که برای پیش بینی وضعیت آینده ی بازار استفاده می شود.

Output Index

شاخص حجم تولید خروجی.

Overbought

به شرایطی از بازار اطلاق می شود که پس از یک افزایش شدید قیمتی اتفاق می افتد.

Oversold

به شرایطی از بازار اطلاق می شود که پس از یک کاهش شدید قیمتی اتفاق می افتد.

P

Personal Income

یکسری داده های اقتصادی است که نشان دهنده تغییرات در درآمد هر فرد یک کشور است.

Personal Spending

یکسری داده های اقتصادی است که نشانگر تغییر در هزینه های مردم یک کشور است.

Pips/Points

حداقل حرکت قیمت یک ارز.

Position

تعداد معاملات "خرید" و "فروش" باز شده توسط یک معامله گر.

Pound

اصطلاح عامیانه معامله گران که نشان دهنده پوند انگلیس (GBP) است.

PPI

شاخص هزینه های تولید کننده (شاخص قیمت تولید کننده).

Premium

مقداری را تعیین می کند که در آن قیمت های آتی از قیمت های نقطه ای پیشی می گیرند.

Price Quotations

نرخ قیمت گذاری یک ارز در مقابل ارز دیگر.

Profit

مبلغی که با انجام عملایت معاملاتی به حساب شما اضافه شده است.

Program Trading

سیستم معاملات رایانه ای که سیگنال های خرید و فروش آن توسط یک برنامه ویژه ارائه می شوند.

Q

Quotation

قیمت یک ارز، که در واحد پول دیگر نشان داده شده است.

R

Range

تفاوت بین دو قیمت.

Resistance Level

یک سطح افقی یا مایل در نمودار؛ بالاترین میزان نوسان قیمت.

Retail Price Index (RPI)

شاخصی که نشان دهنده ی تغییرات قیمت خرده فروشی در انگلستان می باشد.

Retail Sales

شاخص میزان فروش خرده فروشی.

Retracement

اصلاح یک روند، برگشت روند به مقداری معین در جهت مخالف، که پس از آن حرکت اصلی از سر گرفته می شود.

Roll-over

نحوه ی انتقال سفارشات حد ضرر به موقعیت های بهتر.

RSI (Relative Strength Index)

اندیکااتور تکنیکال، که نواحی اشباع فروش و اشباع خرید را مشخص می کند.

S

Scalping

یک استراتژی کوتاه مدت با هدف کسب سود از کمترین تغییرات قیمت.

Sell

عملیات فروش ارز.

Short

باز کردن یک معامله فروش.

Short position

یک معامله ی فروش باز، با هدف خرید آن در سطح پایین تر و کسب سود.

Spike

تفاوت بسیار زیاد بین قیمت فعلی و قیمت قبل از آن.

Spot

معامله ای که بلافاصله انجام می شود اما مبلغ پرداختی آن پس از دو روز از انعقاد قرار داد، منتقل می شود.

Spread

تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک ارز که بر اساس پوینت محاسبه می شود.

Square

نتیجه معاملات یک معامله گر، که در آن اندازه سود برابر با اندازه ضرر است.

Sterling

اصطلاح مخصوص معامله گران برای پوند انگلیس.

Stop Order

سفارش خرید یا فروش ارز با رسیدن قیمت به یک سطح مشخص.

Stop Limit

سفارش در حال انتظار؛ سفارش زمانی اجرا می شود که، قیمت بازار به سطح تعیین شده توسط معامله گر برسد.

Stop Loss

سفارشی برای بستن معاملات ضرر ده.

Support Level

سطح افقی یا شیب دار در نمودار؛ بیشترین میزان نوسان قیمت.

Swap

مبلغی که در زمان رول اور (یا پایان یک روز معاملاتی) بازار به حساب معامله گر اضافه شده یا از آن کم می شود.

Swap points

میزان پوینتی که برای انتقال معامله ی باز به روز بعد با کمک عملیات سوآپ، محاسبه می شود.

Swissy

اصطلاح عامیانه معامله گران برای فرانک سوئیس.

T

Take-profit

سفارش خرید یا فروش معامله گران در سطوح به خصوص، به منظور بستن معاملات سود ده خود.

Technical Analysis

روشی برای پیش بینی جهت آینده قیمت، با کمک بررسی نمودارهای قیمتی.

Tick

کمترین میزان تغییرات قیمت در بازار های مالی.

Tick chart

نمودار قیمت بر طبق مقادیر تیک.

Thin Market

بازاری با نقدشوندگی کم.

Today’s High

بالاترین قیمت معاملات امروز.

Today’s Low

پایین ترین قیمت معاملات امروز.

Trader

فردی که از طریق حساب معاملاتی خود اقدام به خرید و فروش ارز می کند.

Trade Balance

به اختلاف مقادیر صادرات و واردات در یک بازه زمانی مشخص، تعادل تجارت گفته می شود.

Trading

انجام معاملات ارز یا سهام.

Trading platform

مجموعه ای از نرم افزار و سخت افزار پشتیبانی کننده معامله در بازار.

Trailing-stop

سفارشی برای به حداقل رساندن ضرر.

Transaction

عملیات باز کردن و بستن یک معامله ارزی.

Transaction Cost

هزینه ی خرید یا فروش یک ابزار مالی.

Transaction Date

تاریخ انجام معامله ی ارز.

Trend

اصطلاحی از تحلیل تکنیکال، که نشان دهنده جهت کلی حرکت قیمت است.

Trend Line

خط مستقیم روی نمودار قیمتی که با متصل کردن کف ها (در صورت روند صعودی) یا سقف ها (در صورت روند نزولی) ترسیم شده است.

U

Unemployment

یک شاخص اقتصاد کلان، که نرخ بیکاری را نشان می دهد (به ازای درصدی از کل جمعیت توانمند).

Uptick

یک قیمت جدید که از قیمت قبلی بالاتر است.

Uptrend

روند صعودی یا گاوی.

V

Value Date

تاریخ اجرای شرایط معامله.

Volatility

سرعت تغییر قیمت.

Volume

میزان معاملات یک ارز.

Volumes chart

یک نمودار میله ای است که حجم معاملات انجام شده را نمایش می دهد.

W

Wage

یک شاخص اقتصاد کلان می باشد که نشان دهنده میزان دستمزد ها در یک کشور است.

Wholesale Prices

یک شاخص کلان اقتصادی از تغییرات قیمت های عمده فروشی است.

Wholesale Trade

یک شاخص کلان اقتصادی از تغییرات فروش عمده فروشی است.

X

Y

Yard

یک اصطلاح عامیانه به معنای یک میلیارد دلار آمریکا.

Yours

یعنی "فروخته شد".

Z

ZEW

مرکز تحقیقات اقتصادی اروپا - موسسه ی تحقیقات غیرتجاری که در سال 1990 تاسیس شده و در هامبورگ قرار دارد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
گفت‌وگوی زنده
بازخورد خود را قرار دهید
Live Chat